01 اسفند 1400 - 15:55

جهاد تبیین را محصور نکنیم!

فرمان جهاد تبیین فقط آن نیست که از دستاورد‌های انقلاب اسلامی نام ببریم بلکه جهاد تبیین را به عنوان یک فریضه بایستی فراتر از کار‌های مرسوم فعلی دانست.
نویسنده :
محمد صادق عبداللهی
کد خبر : 11129

پایگاه رهنما:

تأکیدات چند باره رهبر معظم انقلاب طی فرمایشات اخیر درخصوص جهاد تبیین نشان از اهمیت این مسئله در آینده پیش‌رو دارد و همان‌طور که این آینده، آینده‌ای پیچیده با حضور فناوری‌ها و شبکه‌های اجتماعی پیشرفته همچون متاورس، هوش مصنوعی و اینترنت اشیا است، فعالان عرصه جهاد تبیین نیز بایستی این پیچیدگی را درک کنند و جهاد تبیین را فراتر از صرفاً آگاهی بخشی حول یک مسئله خاص و رفع شبهات بدانند.
در واقع فرمان جهاد تبیین فقط آن نیست که از دستاورد‌های انقلاب اسلامی نام ببریم یا به تحلیل‌های سیاسی بپردازیم که اگر فقط این بود هم‌اکنون نیز از سوی بسیاری از فعالان رسانه‌ای جبهه انقلاب در حال انجام است. بنابراین، فرمان جهاد تبیین را به عنوان یک فریضه بایستی فراتر از کار‌های مرسوم فعلی دانست وگرنه این جهاد با آسیب مواجه خواهد شد و همان‌کار‌های قبل فقط این بار با نامی جدید و شاید فقط، در حالتی خوش‌بینانه، با حجمی بیشتر تداوم یابند. با این حساب اگر جهاد تبیین را در تعریفی کلان، تلاش برای روایت درست گفتمان انقلاب اسلامی بدانیم، در این مسیر تنها کار معرفتی نیست که جهاد را محقق می‌کند بلکه بایستی سایر وجوه انسانی را شناخت تا دریابیم که در عصر حاضر نمی‌توان تنها همانند نیم قرن گذشته با صرف کار معرفتی گفتمان خود را فراگیر‌سازیم و نیاز به شناختی دقیق‌تر از انسان داریم.
در واقع در این مسیر باید پیچیدگی‌های انسان عصر مجازی را دریافت و به جای آنکه او را دارای یگانه بعد معرفتی قلمداد کرد، دقت داشت که هر انسان دارای دو بعد درونی و بیرونی است که بعد درونی شامل سه وجه «معرفتی»، «عواطف، احساسات و هیجانات» و «امیال، نیاز‌ها و خواسته‌ها» و بعد بیرونی شامل دو وجه «رفتار» و «گفتار» است و هر یک از این وجوه به نوعی و در مرتبه‌ای بر انسان اثر گذار خواهد بود و برای او معرفت نیز می‌سازد. پنج وجهی بودن انسان در حالی است که آنچه اکنون عمدتاً (و چه بسا تماماً) در تبلیغات گفتمانی انقلاب اسلامی دنبال می‌شود محصور به وجه معرفتی است و فعالان این عرصه تلاش دارند با ارائه محتوا‌های معرفتی (مقاله، یادداشت، سخنرانی، جزوه و کتاب) روایت صحیح را به جامعه منتقل سازند و از وجوه دیگر و کار علمی برای فهم چگونگی تأثیرپذیری انسان‌ها از این وجوه، در بسیاری از اوقات غافل هستند که شاید بتوان دلیل آن را کم توجهی به مسائل فرهنگی و ضعف علوم انسانی دانست.
به هر صورت اگر این پنج وجه را در برنامه‌ریزی‌های گفتمانی خود محل دقت قرار دهیم آنگاه جهاد تبیین را محصور در نوشته‌ها نمی‌بینیم و نه فقط هنر (به‌ویژه رمان و سینما) بلکه حتی معماری و المان‌های شهری را نیز از حیث شکل دهی به احساسات، هیجانات، رفتار و گفتار محل اثر می‌دانیم. به عنوان مثال در باب امید و ایجاد امید در جامعه، بسیاری از فعالان، دلسوزانه تمرکز خود را بر بازخوانی دستاورد‌های فراوان انقلاب در حوزه‌های گوناگون و تصویرسازی از آینده روشن پیش‌رو می‌گذارند در حالی که بدون توجه و دقت به وجوه «عواطف» و «امیال» و چگونگی نقش‌آفرینی آن‌ها در شکل‌دهی مثبت یا منفی به احساس امید، موفقیت ۱۰۰ درصدی حاصل نخواهد آمد. این مسئله از سوی دشمنان انقلاب، اما کم و بیش فهم شده است و آن‌ها در کنار شبکه‌های خبری ماهواره‌ای، شبکه‌هایی برای پوشش وجوه دیگر شهروندان ایرانی از طریق موسیقی، فیلم، سرگرمی و... ایجاد کرده‌اند؛ لذا جهاد تبیین در دنیای پیچیده پیش‌رو فقط در بعد معرفتی محصور نمی‌شود و مجاهدان این عرصه باید بیش از پیش دستان خود را از مطالعات فرهنگی، علوم اجتماعی، مردم‌شناسی و علوم ارتباطات پر سازند و عقبه علمی جهاد تبیین را سنگین‌تر نمایند.

ارسال نظرات